English    Türkçe    فارسی   

4
396-405

  • نه که هر مغلوب شه مرحوم بود ** نه که المغلوب کالمعدوم بود
  • گفت این مغلوب معدومیست کو ** جز به نسبت نیست معدوم ایقنوا
  • این چنین معدوم کو از خویش رفت ** بهترین هستها افتاد و زفت
  • او به نسبت با صفات حق فناست ** در حقیقت در فنا او را بقاست
  • جمله‌ی ارواح در تدبیر اوست ** جمله‌ی اشباح هم در تیر اوست 400
  • آنک او مغلوب اندر لطف ماست ** نیست مضطر بلک مختار ولاست
  • منتهای اختیار آنست خود ** که اختیارش گردد اینجا مفتقد
  • اختیاری را نبودی چاشنی ** گر نگشتی آخر او محو از منی
  • در جهان گر لقمه و گر شربتست ** لذت او فرع محو لذتست
  • گرچه از لذات بی‌تاثیر شد ** لذتی بود او و لذت‌گیر شد 405
  • شرح انما المؤمنون اخوة والعلماء کنفس واحدة خاصه اتحاد داود و سلیمان و سایر انبیا علیهم‌السلام کی اگر یکی ازیشان را منکر شوی ایمان به هیچ نبی درست نباشد و این علامت اتحادست کی یک خانه از هزاران خانه ویران کنی آن همه ویران شود و یک دیوار قایم نماند کی لانفرق بین احد منهم و العاقل یکفیه الاشارة این خود از اشارت گذشت