English    Türkçe    فارسی   

4
434-443

  • آنچنان که سوز و درد زخم کیک ** محو گردد چون در آید مار الیک
  • آنچنان که عور اندر آب جست ** تا در آب از زخم زنبوران برست 435
  • می‌کند زنبور بر بالا طواف ** چون بر آرد سر ندارندش معاف
  • آب ذکر حق و زنبور این زمان ** هست یاد آن فلانه وان فلان
  • دم بخور در آب ذکر و صبر کن ** تا رهی از فکر و وسواس کهن
  • بعد از آن تو طبع آن آب صفا ** خود بگیری جملگی سر تا به پا
  • آنچنان که از آب آن زنبور شر ** می‌گریزد از تو هم گیرد حذر 440
  • بعد از آن خواهی تو دور از آب باش ** که بسر هم‌طبع آبی خواجه‌تاش
  • بس کسانی کز جهان بگذشته‌اند ** لا نیند و در صفات آغشته‌اند
  • در صفات حق صفات جمله‌شان ** هم‌چو اختر پیش آن خور بی‌نشان