English    Türkçe    فارسی   

4
542-551

  • مسکل از پیغامبر ایام خویش ** تکیه کم کن بر فن و بر کام خویش
  • گرچه شیری چون روی ره بی‌دلیل ** خویش‌بین و در ضلالی و ذلیل
  • هین مپر الا که با پرهای شیخ ** تا ببینی عون و لشکرهای شیخ
  • یک زمانی موج لطفش بال تست ** آتش قهرش دمی حمال تست 545
  • قهر او را ضد لطفش کم شمر ** اتحاد هر دو بین اندر اثر
  • یک زمان چون خاک سبزت می‌کند ** یک زمان پر باد و گبزت می‌کند
  • جسم عارف را دهد وصف جماد ** تا برو روید گل و نسرین شاد
  • لیک او بیند نبیند غیر او ** جز به مغز پاک ندهد خلد بو
  • مغز را خالی کن از انکار یار ** تا که ریحان یابد از گلزار یار 550
  • تا بیابی بوی خلد از یار من ** چون محمد بوی رحمن از یمن