English    Türkçe    فارسی   

4
605-614

  • نه ز خاک و نه ز گل بر وی اثر ** نه از خراش خار و آسیب حجر 605
  • مغربی را مشرقی کرده خدای ** کرده مغرب را چو مشرق نورزای
  • نور این شمس شموسی فارس است ** روز خاص و عام را او حارس است
  • چون نباشد حارس آن نور مجید ** که هزاران آفتاب آرد پدید
  • تو به نور او همی رو در امان ** در میان اژدها و کزدمان
  • پیش پیشت می‌رود آن نور پاک ** می‌کند هر ره‌زنی را چاک‌چاک 610
  • یوم لا یخزی النبی راست دان ** نور یسعی بین ایدیهم بخوان
  • گرچه گردد در قیامت آن فزون ** از خدا اینجا بخواهید آزمون
  • کو ببخشد هم به میغ و هم به ماغ ** نور جان والله اعلم بالبلاغ
  • بازگردانیدن سلیمان علیه‌السلام رسولان بلقیس را به آن هدیه‌ها کی آورده بودند سوی بلقیس و دعوت کردن بلقیس را به ایمان و ترک آفتاب‌پرستی
  • باز گردید ای رسولان خجل ** زر شما را دل به من آرید دل