English    Türkçe    فارسی   

4
61-70

  • ور خبر آید که شه رحمت نمود ** از مسلمانان فکند آن را به جود
  • ماتمی در جان او افتد از آن ** صد چنین ادبارها دارد عوان
  • او عوان را در دعا در می‌کشید ** کز عوان او را چنان راحت رسید
  • بر همه زهر و برو تریاق بود ** آن عوان پیوند آن مشتاق بود
  • پس بد مطلق نباشد در جهان ** بد به نسبت باشد این را هم بدان 65
  • در زمانه هیچ زهر و قند نیست ** که یکی را پا دگر را بند نیست
  • مر یکی را پا دگر را پای‌بند ** مر یکی را زهر و بر دیگر چو قند
  • زهر مار آن مار را باشد حیات ** نسبتش با آدمی باشد ممات
  • خلق آبی را بود دریا چو باغ ** خلق خاکی را بود آن مرگ و داغ
  • همچنین بر می‌شمر ای مرد کار ** نسبت این از یکی کس تا هزار 70