English    Türkçe    فارسی   

4
975-984

  • گفت پیرش کای حلیمه شاد باش ** سجده‌ی شکر آر و رو را کم خراش 975
  • غم مخور یاوه نگردد او ز تو ** بلک عالم یاوه گردد اندرو
  • هر زمان از رشک غیرت پیش و پس ** صد هزاران پاسبانست و حرس
  • آن ندیدی کان بتان ذو فنون ** چون شدند از نام طفلت سرنگون
  • این عجب قرنیست بر روی زمین ** پیر گشتم من ندیدم جنس این
  • زین رسالت سنگها چون ناله داشت ** تا چه خواهد بر گنه کاران گماشت 980
  • سنگ بی‌جرمست در معبودیش ** تو نه‌ای مضطر که بنده بودیش
  • او که مضطر این چنین ترسان شدست ** تا که بر مجرم چه‌ها خواهند بست
  • خبر یافتن جد مصطفی عبدالمطلب از گم کردن حلیمه محمد را علیه‌السلام و طالب شدن او گرد شهر و نالیدن او بر در کعبه و از حق درخواستن و یافتن او محمد را علیه‌السلام
  • چون خبر یابید جد مصطفی ** از حلیمه وز فغانش بر ملا
  • وز چنان بانگ بلند و نعره‌ها ** که بمیلی می‌رسید از وی صدا