English    Türkçe    فارسی   

5
1026-1035

  • نیست را بنمود هست و محتشم  ** هست را بنمود بر شکل عدم 
  • بحر را پوشید و کف کرد آشکار  ** باد را پوشید و بنمودت غبار 
  • چون مناره‌ی خاک پیچان در هوا  ** خاک از خود چون برآید بر علا 
  • خاک را بینی به بالا ای علیل  ** باد را نی جز به تعریف دلیل 
  • کف همی‌بینی روانه هر طرف  ** کف بی‌دریا ندارد منصرف  1030
  • کف به حس بینی و دریا از دلیل  ** فکر پنهان آشکارا قال و قیل 
  • نفی را اثبات می‌پنداشتیم  ** دیده‌ی معدوم‌بینی داشتیم 
  • دیده‌ای که اندر نعاسی شد پدید  ** کی تواند جز خیال و نیست دید 
  • لاجرم سرگشته گشتیم از ضلال  ** چون حقیقت شد نهان پیدا خیال 
  • این عدم را چون نشاند اندر نظر  ** چون نهان کرد آن حقیقت از بصر  1035