English    Türkçe    فارسی   

5
1117-1126

  • مشتری خواهی بهر دم پیچ پیچ  ** تو چه داری که فروشی هیچ هیچ 
  • گر دلت را نان بدی یا چاشتی  ** از خریداران فراغت داشتی 
  • قصه‌ی آن شخص کی دعوی پیغامبری می‌کرد گفتندش چه خورده‌ای کی گیج شده‌ای و یاوه می‌گویی گفت اگر چیزی یافتمی کی خوردمی نه گیج شدمی و نه یاوه گفتمی کی هر سخن نیک کی با غیر اهلش گویند یاوه گفته باشند اگر چه در آن یاوه گفتن مامورند 
  • آن یکی می‌گفت من پیغامبرم  ** از همه پیغامبران فاضلترم 
  • گردنش بستند و بردندش به شاه  ** کین همی گوید رسولم از اله  1120
  • خلق بر وی جمع چون مور و ملخ  ** که چه مکرست و چه تزویر و چه فخ 
  • گر رسول آنست که آید از عدم  ** ما همه پیغامبریم و محتشم 
  • ما از آنجا آمدیم اینجا غریب  ** تو چرا مخصوص باشی ای ادیب 
  • نه شما چون طفل خفته آمدیت  ** بی‌خبر از راه وز منزل بدیت 
  • از منازل خفته بگذشتید و مست  ** بی‌خبر از راه و از بالا و پست  1125
  • ما به بیداری روان گشتیم و خوش  ** از ورای پنج و شش تا پنج و شش