English    Türkçe    فارسی   

5
1203-1212

  • عاشقان لعبتان پر قذر  ** کرده قصد خون و جان همدگر 
  • ویس و رامین خسرو و شیرین بخوان  ** که چه کردند از حسد آن ابلهان 
  • که فنا شد عاشق و معشوق نیز  ** هم نه چیزند و هواشان هم نه چیز  1205
  • پاک الهی که عدم بر هم زند  ** مر عدم را بر عدم عاشق کند 
  • در دل نه‌دل حسدها سر کند  ** نیست را هست این چنین مضطر کند 
  • این زنانی کز همه مشفق‌تراند  ** از حسد دو ضره خود را می‌خورند 
  • تا که مردانی که خود سنگین‌دلند  ** از حسد تا در کدامین منزلند 
  • گر نکردی شرع افسونی لطیف  ** بر دریدی هر کسی جسم حریف  1210
  • شرع بهر دفع شر رایی زند  ** دیو را در شیشه‌ی حجت کند 
  • از گواه و از یمین و از نکول  ** تا به شیشه در رود دیو فضول