English    Türkçe    فارسی   

5
1333-1342

  • یک کنیزک یک خری بر خود فکند  ** از وفور شهوت و فرط گزند 
  • آن خر نر را بگان خو کرده بود  ** خر جماع آدمی پی برده بود 
  • یک کدویی بود حیلت‌سازه را  ** در نرش کردی پی اندازه را  1335
  • در ذکر کردی کدو را آن عجوز  ** تا رود نیم ذکر وقت سپوز 
  • گر همه کیر خر اندر وی رود  ** آن رحم و آن روده‌ها ویران شود 
  • خر همی شد لاغر و خاتون او  ** مانده عاجز کز چه شد این خر چو مو 
  • نعل‌بندان را نمود آن خر که چیست  ** علت او که نتیجه‌ش لاغریست 
  • هیچ علت اندرو ظاهر نشد  ** هیچ کس از سر او مخبر نشد  1340
  • در تفحص اندر افتاد او به جد  ** شد تفحص را دمادم مستعد 
  • جد را باید که جان بنده بود  ** زانک جد جوینده یابنده بود