English    Türkçe    فارسی   

5
1449-1458

  • چون بجست از واقعه آمد به خویش  ** حیرت او دم به دم می‌گشت بیش 
  • در چله کس نی که گردد عقده حل  ** جز که درگاه خدا عز و جل  1450
  • گفت یا رب زین شکال و گفت و گو  ** در چله وا مانده‌ام از ذکر تو 
  • پر من بگشای تا پران شوم  ** در حدیقه‌ی ذکر و سیبستان شوم 
  • آمدش آواز هاتف در زمان  ** که آن مثالی دان ز لاف جاهلان 
  • کز حجاب و پرده بیرون نامده  ** چشم بسته بیهده گویان شده 
  • بانگ سگ اندر شکم باشد زیان  ** نه شکارانگیز و نه شب پاسبان  1455
  • گرگ نادیده که منع او بود  ** دزد نادیده که دفع او شود 
  • از حریصی وز هوای سروری  ** در نظر کند و بلافیدن جری 
  • از هوای مشتری و گرم‌دار  ** بی بصیرت پا نهاده در فشار