English    Türkçe    فارسی   

5
169-178

  • خواست دیوانه شدن عقلش رمید  ** دست عقل مصطفی بازش کشید 
  • گفت این سو آ بیامد آنچنان  ** که کسی برخیزد از خواب گران  170
  • گفت این سو آ مکن هین با خود آ  ** که ازین سو هست با تو کارها 
  • آب بر رو زد در آمد در سخن  ** کای شهید حق شهادت عرضه کن 
  • تا گواهی بدهم و بیرون شوم  ** سیرم از هستی در آن هامون شوم 
  • ما درین دهلیز قاضی قضا  ** بهر دعوی الستیم و بلی 
  • که بلی گفتیم و آن را ز امتحان  ** فعل و قول ما شهودست و بیان  175
  • از چه در دهلیز قاضی ای گواه  ** حبس باشی ده شهادت از پگاه 
  • چند در دهلیز قاضی ای گواه‌  ** حبس باشی ده شهادت از بگاه
  • زان بخواندندت بدین‌جا تا که تو  ** آن گواهی بدهی و ناری عتو