English    Türkçe    فارسی   

5
1975-1984

  • صبح کاذب آید و نفریبدش  ** صبح کاذب عالم و نیک و بدش  1975
  • اهل دنیا عقل ناقص داشتند  ** تا که صبح صادقش پنداشتند 
  • صبح کاذب کاروانها را زدست  ** که به بوی روز بیرون آمدست 
  • صبح کاذب خلق را رهبر مباد  ** کو دهد بس کاروانها را به باد 
  • ای شده تو صبح کاذب را رهین  ** صبح صادق را تو کاذب هم مبین 
  • گر نداری از نفاق و بد امان  ** از چه داری بر برادر ظن همان  1980
  • بدگمان باشد همیشه زشت‌کار  ** نامه‌ی خود خواند اندر حق یار 
  • آن خسان که در کژیها مانده‌اند  ** انبیا را ساحر و کژ خوانده‌اند 
  • وآن امیران خسیس قلب‌ساز  ** این گمان بردند بر حجره‌ی ایاز 
  • کو دفینه دارد و گنج اندر آن  ** ز آینه‌ی خود منگر اندر دیگران