English    Türkçe    فارسی   

5
2109-2118

  • کن میان مجرمان حکم ای ایاز  ** ای ایاز پاک با صد احتراز 
  • گر دو صد بارت بجوشم در عمل  ** در کف جوشت نیابم یک دغل  2110
  • ز امتحان شرمنده خلقی بی‌شمار  ** امتحانها از تو جمله شرمسار 
  • بحر بی‌قعرست تنها علم نیست  ** کوه و صد کوهست این خود حلم نیست 
  • گفت من دانم عطای تست این  ** ورنه من آن چارقم و آن پوستین 
  • بهر آن پیغامبر این را شرح ساخت  ** هر که خود بشناخت یزدان را شناخت 
  • چارقت نطفه‌ست و خونت پوستین  ** باقی ای خواجه عطای اوست این  2115
  • بهر آن دادست تا جویی دگر  ** تو مگو که نیستش جز این قدر 
  • زان نماید چند سیب آن باغبان  ** تا بدانی نخل و دخل بوستان 
  • کف گندم زان دهد خریار را  ** تا بداند گندم انبار را