English    Türkçe    فارسی   

5
2233-2242

  • چادر و سربند پوشیده و نقاب  ** مرد شهوانی و در غره‌ی شباب 
  • دختران خسروان را زین طریق  ** خوش همی‌مالید و می‌شست آن عشیق 
  • توبه‌ها می‌کرد و پا در می‌کشید  ** نفس کافر توبه‌اش را می‌درید  2235
  • رفت پیش عارفی آن زشت‌کار  ** گفت ما را در دعایی یاد دار 
  • سر او دانست آن آزادمرد  ** لیک چون حلم خدا پیدا نکرد 
  • بر لبش قفلست و در دل رازها  ** لب خموش و دل پر از آوازها 
  • عارفان که جام حق نوشیده‌اند  ** رازها دانسته و پوشیده‌اند 
  • هر کرا اسرار کار آموختند  ** مهر کردند و دهانش دوختند  2240
  • سست خندید و بگفت ای بدنهاد  ** زانک دانی ایزدت توبه دهاد 
  • در بیان آنک دعای عارف واصل و درخواست او از حق هم‌چو درخواست حقست از خویشتن کی کنت له سمعا و بصرا و لسانا و یدا و قوله و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی و آیات و اخبار و آثار درین بسیارست و شرح سبب ساختن حق تا مجرم را گوش گرفته بتوبه‌ی نصوح آورد 
  • آن دعا از هفت گردون در گذشت  ** کار آن مسکین به آخر خوب گشت