English    Türkçe    فارسی   

5
2581-2590

  • رفت روبه گفت ای شه همتی  ** تا بپوشد عقل او را غفلتی 
  • توبه‌ها کردست خر با کردگار  ** که نگردد غره‌ی هر نابکار 
  • توبه‌هااش را به فن بر هم زنیم  ** ما عدوی عقل و عهد روشنیم 
  • کله‌ی خر گوی فرزندان ماست  ** فکرتش بازیچه‌ی دستان ماست 
  • عقل که آن باشد ز دوران زحل  ** پیش عقل کل ندارد آن محل  2585
  • از عطارد وز زحل دانا شد او  ** ما ز داد کردگار لطف‌خو 
  • علم الانسان خم طغرای ماست  ** علم عند الله مقصدهای ماست 
  • تربیه‌ی آن آفتاب روشنیم  ** ربی الاعلی از آن رو می‌زنیم 
  • تجربه گر دارد او با این همه  ** بشکند صد تجربه زین دمدمه 
  • بوک توبه بشکند آن سست‌خو  ** در رسد شومی اشکستن درو  2590
  • در بیان آنک نقض عهد و توبه موجب بلا بود بلک موجب مسخ است چنانک در حق اصحاب سبت و در حق اصحاب مایده‌ی عیسی و جعل منهم القردة و الخنازیر و اندرین امت مسخ دل باشد و به قیامت تن را صورت دل دهند نعوذ بالله