English    Türkçe    فارسی   

5
2689-2698

  • گفت من از خودنمایی نامدم  ** جز به خواری و گدایی نامدم 
  • نیستم در عزم قال و قیل من  ** در به در گردم به کف زنبیل من  2690
  • بنده فرمانم که امرست از خدا  ** که گدا باشم گدا باشم گدا 
  • در گدایی لفظ نادر ناورم  ** جز طریق خس گدایان نسپرم 
  • تا شوم غرقه‌ی مذلت من تمام  ** تا سقطها بشنوم از خاص و عام 
  • امر حق جانست و من آن را تبع  ** او طمع فرمود ذل من طمع 
  • چون طمع خواهد ز من سلطان دین  ** خاک بر فرق قناعت بعد ازین  2695
  • او مذلت خواست کی عزت تنم  ** او گدایی خواست کی میری کنم 
  • بعد ازین کد و مذلت جان من  ** بیست عباس‌اند در انبان من 
  • شیخ بر می‌گشت زنبیلی به دست  ** شیء لله خواجه توفیقیت هست