English    Türkçe    فارسی   

5
2696-2705

  • او مذلت خواست کی عزت تنم  ** او گدایی خواست کی میری کنم 
  • بعد ازین کد و مذلت جان من  ** بیست عباس‌اند در انبان من 
  • شیخ بر می‌گشت زنبیلی به دست  ** شیء لله خواجه توفیقیت هست 
  • برتر از کرسی و عرش اسرار او  ** شیء لله شیء لله کار او 
  • انبیا هر یک همین فن می‌زنند  ** خلق مفلس کدیه ایشان می‌کنند  2700
  • اقرضوا الله اقرضوا الله می‌زنند  ** بازگون بر انصروا الله می‌تنند 
  • در به در این شیخ می‌آرد نیاز  ** بر فلک صد در برای شیخ باز 
  • که آن گدایی که آن به جد می‌کرد او  ** بهر یزدان بود نه از بهر گلو 
  • ور بکردی نیز از بهر گلو  ** آن گلو از نور حق دارد غلو 
  • در حق او خورد نان و شهد و شیر  ** به ز چله وز سه روزه‌ی صد فقیر  2705