English    Türkçe    فارسی   

5
2835-2844

  • گفت جوع از صبر چون دوتا شود  ** نان جو در پیش من حلوا شود  2835
  • پس توانم که همه حلوا خورم  ** چون کنم صبری صبورم لاجرم 
  • خود نباشد جوع هر کس را زبون  ** کین علف‌زاریست ز اندازه برون 
  • جوع مر خاصان حق را داده‌اند  ** تا شوند از جوع شیر زورمند 
  • جوع هر جلف گدا را کی دهند  ** چون علف کم نیست پیش او نهند 
  • که بخور که هم بدین ارزانیی  ** تو نه‌ای مرغاب مرغ نانیی  2840
  • حکایت مریدی کی شیخ از حرص و ضمیر او واقف شد او را نصیحت کرد به زبان و در ضمن نصیحت قوت توکل بخشیدش به امر حق 
  • شیخ می‌شد با مریدی بی‌درنگ  ** سوی شهری نان بدانجا بود تنگ 
  • ترس جوع و قحط در فکر مرید  ** هر دمی می‌گشت از غفلت پدید 
  • شیخ آگه بود و واقف از ضمیر  ** گفت او را چند باشی در زحیر 
  • از برای غصه‌ی نان سوختی  ** دیده‌ی صبر و توکل دوختی