English    Türkçe    فارسی   

5
2968-2977

  • سنگ را هرگز بگوید کس بیا  ** از کلوخی کس کجا جوید وفا 
  • آدمی را کس نگوید هین بپر  ** یا بیا ای کور تو در من نگر 
  • گفت یزدان ما علی الاعمی حرج  ** کی نهد بر کس حرج رب الفرج  2970
  • کس نگوید سنگ را دیر آمدی  ** یا که چوبا تو چرا بر من زدی 
  • این چنین واجستها مجبور را  ** کس بگوید یا زند معذور را 
  • امر و نهی و خشم و تشریف و عتاب  ** نیست جز مختار را ای پاک‌جیب 
  • اختیاری هست در ظلم و ستم  ** من ازین شیطان و نفس این خواستم 
  • اختیار اندر درونت ساکنست  ** تا ندید او یوسفی کف را نخست  2975
  • اختیار و داعیه در نفس بود  ** روش دید آنگه پر و بالی گشود 
  • سگ بخفته اختیارش گشته گم  ** چون شکنبه دید جنبانید دم