English    Türkçe    فارسی   

5
3089-3098

  • حاکمی بر صورت بی‌اختیار  ** هست هر مخلوق را در اقتدار 
  • تا کشد بی‌اختیاری صید را  ** تا برد بگرفته گوش او زید را  3090
  • لیک بی هیچ آلتی صنع صمد  ** اختیارش را کمند او کند 
  • اختیارش زید را قدیش کند  ** بی‌سگ و بی‌دام حق صیدش کند 
  • آن دروگر حاکم چوبی بود  ** وآن مصور حاکم خوبی بود 
  • هست آهنگر بر آهن قیمی  ** هست بنا هم بر آلت حاکمی 
  • نادر این باشد که چندین اختیار  ** ساجد اندر اختیارش بنده‌وار  3095
  • قدرت تو بر جمادات از نبرد  ** کی جمادی را از آنها نفی کرد 
  • قدرتش بر اختیارات آنچنان  ** نفی نکند اختیاری را از آن 
  • خواستش می‌گوی بر وجه کمال  ** که نباشد نسبت جبر و ضلال