English    Türkçe    فارسی   

5
3102-3111

  • گاو گر یوغی نگیرد می‌زنند  ** هیچ گاوی که نپرد شد نژند 
  • گاو چون معذور نبود در فضول  ** صاحب گاو از چه معذورست و دول 
  • چون نه‌ای رنجور سر را بر مبند  ** اختیارت هست بر سبلت مخند 
  • جهد کن کز جام حق یابی نوی  ** بی‌خود و بی‌اختیار آنگه شوی  3105
  • آنگه آن می را بود کل اختیار  ** تو شوی معذور مطلق مست‌وار 
  • هرچه گویی گفته‌ی می باشد آن  ** هر چه روبی رفته‌ی می باشد آن 
  • کی کند آن مست جز عدل و صواب  ** که ز جام حق کشیدست او شراب 
  • جادوان فرعون را گفتند بیست  ** مست را پروای دست و پای نیست 
  • دست و پای ما می آن واحدست  ** دست ظاهر سایه است و کاسدست  3110
  • معنی ما شاء الله کان یعنی خواست خواست او و رضا رضای او جویید از خشم دیگران و رد دیگران دلتنگ مباشید آن کان اگر چه لفظ ماضیست لیکن در فعل خدا ماضی و مستقبل نباشد کی لیس عند الله صباح و لا مساء 
  • قول بنده ایش شاء الله کان  ** بهر آن نبود که تنبل کن در آن