English    Türkçe    فارسی   

5
3135-3144

  • چون بدزدد دست شد جف القلم  ** خورد باده مست شد جف القلم  3135
  • تو روا داری روا باشد که حق  ** هم‌چو معزول آید از حکم سبق 
  • که ز دست من برون رفتست کار  ** پیش من چندین میا چندین مزار 
  • بلک معنی آن بود جف القلم  ** نیست یکسان پیش من عدل و ستم 
  • فرق بنهادم میان خیر و شر  ** فرق بنهادم ز بد هم از بتر 
  • ذره‌ای گر در تو افزونی ادب  ** باشد از یارت بداند فضل رب  3140
  • قدر آن ذره ترا افزون دهد  ** ذره چون کوهی قدم بیرون نهد 
  • پادشاهی که به پیش تخت او  ** فرق نبود از امین و ظلم‌جو 
  • آنک می‌لرزد ز بیم رد او  ** وانک طعنه می‌زند در جد او 
  • فرق نبود هر دو یک باشد برش  ** شاه نبود خاک تیره بر سرش