English    Türkçe    فارسی   

5
3182-3191

  • فعل تست این غصه‌های دم به دم  ** این بود معنی قد جف القلم 
  • که نگردد سنت ما از رشد  ** نیک را نیکی بود بد راست بد 
  • کار کن هین که سلیمان زنده است  ** تا تو دیوی تیغ او برنده است 
  • چون فرشته گشته از تیغ آمنیست  ** از سلیمان هیچ او را خوف نیست  3185
  • حکم او بر دیو باشد نه ملک  ** رنج در خاکست نه فوق فلک 
  • ترک کن این جبر را که بس تهیست  ** تا بدانی سر سر جبر چیست 
  • ترک کن این جبر جمع منبلان  ** تا خبر یابی از آن جبر چو جان 
  • ترک معشوقی کن و کن عاشقی  ** ای گمان برده که خوب و فایقی 
  • ای که در معنی ز شب خامش‌تری  ** گفت خود را چند جویی مشتری  3190
  • سر بجنبانند پیشت بهر تو  ** رفت در سودای ایشان دهر تو