English    Türkçe    فارسی   

5
3208-3217

  • پس همان درد و مرض را یاد دار  ** چون ایاز از پوستین کن اعتبار 
  • پوستین آن حالت درد توست  ** که گرفتست آن ایاز آن را به دست 
  • باز جواب گفتن آن کافر جبری آن سنی را کی باسلامش دعوت می‌کرد و به ترک اعتقاد جبرش دعوت می‌کرد و دراز شدن مناظره از طرفین کی ماده‌ی اشکال و جواب را نبرد الا عشق حقیقی کی او را پروای آن نماند و ذلک فضل الله یتیه من یشاء 
  • کافر جبری جواب آغاز کرد  ** که از آن حیران شد آن منطیق مرد  3210
  • لیک گر من آن جوابات و سال  ** جمله را گویم بمانم زین مقال 
  • زان مهم‌تر گفتنیها هستمان  ** که بدان فهم تو به یابد نشان 
  • اندکی گفتیم زان بحث ای عتل  ** ز اندکی پیدا بود قانون کل 
  • هم‌چنین بحثست تا حشر بشر  ** در میان جبری و اهل قدر 
  • گر فرو ماندی ز دفع خصم خویش  ** مذهب ایشان بر افتادی ز پیش  3215
  • چون برون‌شوشان نبودی در جواب  ** پس رمیدندی از آن راه تباب 
  • چونک مقضی بد دوام آن روش  ** می‌دهدشان از دلایل پرورش