English    Türkçe    فارسی   

5
336-345

  • هم‌چنین هر قوم چون پروانگان  ** گرد شمعی پرزنان اندر جهان 
  • خویشتن بر آتشی برمی‌زنند  ** گرد شمع خود طوافی می‌کنند 
  • بر امید آتش موسی بخت  ** کز لهیبش سبزتر گردد درخت 
  • فضل آن آتش شنیده هر رمه  ** هر شرر را آن گمان برده همه 
  • چون برآید صبحدم نور خلود  ** وا نماید هر یکی چه شمع بود  340
  • هر کرا پر سوخت زان شمع ظفر  ** بدهدش آن شمع خوش هشتاد پر 
  • جوق پروانه‌ی دو دیده دوخته  ** مانده زیر شمع بد پر سوخته 
  • می‌طپد اندر پشیمانی و سوز  ** می‌کند آه از هوای چشم‌دوز 
  • شمع او گوید که چون من سوختم  ** کی ترا برهانم از سوز و ستم 
  • شمع او گریان که من سرسوخته  ** چون کنم مر غیر را افروخته  345
  • تفسیر یا حسرة علی العباد