English    Türkçe    فارسی   

5
3559-3568

  • گر رود در سنگ سخت از کوششم  ** از دل سنگش کنون بیرون کشم 
  • من برانم بر تن او ضربتی  ** که بود قوادکان را عبرتی  3560
  • با همه سالوس با ما نیز هم  ** داد او و صد چو او این دم دهم 
  • خشم خون‌خوارش شده بد سرکشی  ** از دهانش می بر آمد آتشی 
  • دو بار دست و پای امیر را بوسیدن و لابه کردن شفیعان و همسایگان زاهد 
  • آن شفیعان از دم هیهای او  ** چند بوسیدند دست و پای او 
  • کای امیر از تو نشاید کین کشی  ** گر بشد باده تو بی‌باده خوشی 
  • باده سرمایه ز لطف تو برد  ** لطف آب از لطف تو حسرت خورد  3565
  • پادشاهی کن ببخشش ای رحیم  ** ای کریم ابن الکریم ابن الکریم 
  • هر شرابی بنده‌ی این قد و خد  ** جمله مستان را بود بر تو حسد 
  • هیچ محتاج می گلگون نه‌ای  ** ترک کن گلگونه تو گلگونه‌ای