English    Türkçe    فارسی   

5
3656-3665

  • شوهر از خجلت بدو چیزی نگفت  ** که ترا این سوست ای جان جای خفت 
  • که برای خواب تو ای بوالکرم  ** پستر آن سوی دگر افکنده‌ام 
  • آن قراری که به زن او داده بود  ** گشت مبدل و آن طرف مهمان غنود 
  • آن شب آنجا سخت باران در گرفت  ** کز غلیظی ابرشان آمد شگفت 
  • زن بیامد بر گمان آنک شو  ** سوی در خفتست و آن سو آن عمو  3660
  • رفت عریان در لحاف آن دم عروس  ** داد مهمان را به رغبت چند بوس 
  • گفت می‌ترسیدم ای مرد کلان  ** خود همان آمد همان آمد همان 
  • مرد مهمان را گل و باران نشاند  ** بر تو چون صابون سلطانی بماند 
  • اندرین باران و گل او کی رود  ** بر سر و جان تو او تاوان شود 
  • زود مهمان جست و گفت این زن بهل  ** موزه دارم غم ندارم من ز گل  3665