English    Türkçe    فارسی   

5
3692-3701

  • از وفا و خجلت علم خدا  ** بود چون شیر و عسل او با بلا 
  • فکر در سینه در آید نو به نو  ** خند خندان پیش او تو باز رو 
  • که اعذنی خالقی من شره  ** لا تحرمنی انل من بره 
  • رب اوزعنی لشکر ما اری  ** لا تعقب حسرة لی ان مضی  3695
  • آن ضمیر رو ترش را پاس‌دار  ** آن ترش را چون شکر شیرین شمار 
  • ابر را گر هست ظاهر رو ترش  ** گلشن آرنده‌ست ابر و شوره‌کش 
  • فکر غم را تو مثال ابر دان  ** با ترش تو رو ترش کم کن چنان 
  • بوک آن گوهر به دست او بود  ** جهد کن تا از تو او راضی رود 
  • ور نباشد گوهر و نبود غنی  ** عادت شیرین خود افزون کنی  3700
  • جای دیگر سود دارد عادتت  ** ناگهان روزی بر آید حاجتت