English    Türkçe    فارسی   

5
3864-3873

  • پهلوان تن بد آن مردی نداشت  ** تخم مردی در چنان ریگی بکاشت 
  • مرکب عشقش دریده صد لگام  ** نعره می‌زد لا ابالی بالحمام  3865
  • ایش ابالی بالخلیفه فی‌الهوی  ** استوی عندی وجودی والتوی 
  • این چنین سوزان و گرم آخر مکار  ** مشورت کن با یکی خاوندگار 
  • مشورت کو عقل کو سیلاب آز  ** در خرابی کرد ناخنها دراز 
  • بین ایدی سد و سوی خلف سد  ** پیش و پس کم بیند آن مفتون خد 
  • آمده در قصدجان سیل سیاه  ** تا که روبه افکند شیری به چاه  3870
  • از چهی بنموده معدومی خیال  ** تا در اندازد اسودا کالجبال 
  • هیچ‌کس را با زنان محرم مدار  ** که مثال این دو پنبه‌ست و شرار 
  • آتشی باید بشسته ز آب حق  ** هم‌چو یوسف معتصم اندر زهق