English    Türkçe    فارسی   

5
3970-3979

  • آب و ابر و آتش و این آفتاب  ** رازها را می برآرد از تراب  3970
  • این بهار نو ز بعد برگ‌ریز  ** هست برهان وجود رستخیز 
  • در بهار آن سرها پیدا شود  ** هر چه خوردست این زمین رسوا شود 
  • بر دمد آن از دهان و از لبش  ** تا پدید آید ضمیر و مذهبش 
  • سر بیخ هر درختی و خورش  ** جملگی پیدا شود آن بر سرش 
  • هر غمی کز وی تو دل آزرده‌ای  ** از خمار می بود کان خورده‌ای  3975
  • لیک کی دانی که آن رنج خمار  ** از کدامین می بر آمد آشکار 
  • این خمار اشکوفه‌ی آن دانه است  ** آن شناسد کاگه و فرزانه است 
  • شاخ و اشکوفه نماند دانه را  ** نطفه کی ماند تن مردانه را 
  • نیست مانندا هیولا با اثر  ** دانه کی ماننده آمد با شجر