English    Türkçe    فارسی   

5
4153-4162

  • من کی آرم رحم خلم آلود را  ** ره نمایم حلم علم‌اندود را 
  • صد هزاران صفع را ارزانیم  ** گر زبون صفعها گردانیم 
  • من چه گویم پیشت اعلامت کنم  ** یا که وا یادت دهم شرط کرم  4155
  • آنچ معلوم تو نبود چیست آن  ** وآنچ یادت نیست کو اندر جهان 
  • ای تو پاک از جهل و علمت پاک از آن  ** که فراموشی کند بر وی نهان 
  • هیچ کس را تو کسی انگاشتی  ** هم‌چو خورشیدش به نور افراشتی 
  • چون کسم کردی اگر لابه کنم  ** مستمع شو لابه‌ام را از کرم 
  • زانک از نقشم چو بیرون برده‌ای  ** آن شفاعت هم تو خود را کرده‌ای  4160
  • چون ز رخت من تهی گشت این وطن  ** تر و خشک خانه نبود آن من 
  • هم دعا از من روان کردی چو آب  ** هم نباتش بخش و دارش مستجاب