English    Türkçe    فارسی   

5
4159-4168

  • چون کسم کردی اگر لابه کنم  ** مستمع شو لابه‌ام را از کرم 
  • زانک از نقشم چو بیرون برده‌ای  ** آن شفاعت هم تو خود را کرده‌ای  4160
  • چون ز رخت من تهی گشت این وطن  ** تر و خشک خانه نبود آن من 
  • هم دعا از من روان کردی چو آب  ** هم نباتش بخش و دارش مستجاب 
  • هم تو بودی اول آرنده‌ی دعا  ** هم تو باش آخر اجابت را رجا 
  • تا زنم من لاف کان شاه جهان  ** بهر بنده عفو کرد از مجرمان 
  • درد بودم سر به سر من خودپسند  ** کرد شاهم داروی هر دردمند  4165
  • دوزخی بودم پر از شور و شری  ** کرد دست فضل اویم کوثری 
  • هر که را سوزید دوزخ در قود  ** من برویانم دگر بار از جسد 
  • کار کوثر چیست که هر سوخته  ** گردد از وی نابت و اندوخته