English    Türkçe    فارسی   

5
4176-4185

  • عفو خلقان هم‌چو جو و هم‌چو سیل  ** هم بدان دریای خود تازند خیل 
  • عفوها هر شب ازین دل‌پاره‌ها  ** چون کبوتر سوی تو آید شها 
  • بازشان وقت سحر پران کنی  ** تا به شب محبوس این ابدان کنی 
  • پر زنان بار دگر در وقت شام  ** می‌پرند از عشق آن ایوان و بام 
  • تا که از تن تار وصلت بسکلند  ** پیش تو آیند کز تو مقبلند  4180
  • پر زنان آمن ز رجع سرنگون  ** در هوا که انا الیه راجعون 
  • بانگ می‌آید تعالوا زان کرم  ** بعد از آن رجعت نماند از حرص و غم 
  • بس غریبیها کشیدیت از جهان  ** قدر من دانسته باشید ای مهان 
  • زیر سایه‌ی این درختم مست ناز  ** هین بیندازید پاها را دراز 
  • پایهای پر عنا از راه دین  ** بر کنار و دست حوران خالدین  4185