English    Türkçe    فارسی   

5
420-429

  • گفت درویشی به درویشی که تو  ** چون بدیدی حضرت حق را بگو  420
  • گفت بی‌چون دیدم اما بهر قال  ** بازگویم مختصر آن را مثال 
  • دیدمش سوی چپ او آذری  ** سوی دست راست جوی کوثری 
  • سوی چپش بس جهان‌سوز آتشی  ** سوی دست راستش جوی خوشی 
  • سوی آن آتش گروهی برده دست  ** بهر آن کوثر گروهی شاد و مست 
  • لیک لعب بازگونه بود سخت  ** پیش پای هر شقی و نیکبخت  425
  • هر که در آتش همی رفت و شرر  ** از میان آب بر می‌کرد سر 
  • هر که سوی آب می‌رفت از میان  ** او در آتش یافت می‌شد در زمان 
  • هر که سوی راست شد و آب زلال  ** سر ز آتش بر زد از سوی شمال 
  • وانک شد سوی شمال آتشین  ** سر برون می‌کرد از سوی یمین