English    Türkçe    فارسی   

5
4212-4221

  • یک دهان دارم من آن هم منکسر  ** در خجالت از تو ای دانای سر 
  • منکسرتر خود نباشم از عدم  ** کز دهانش آمدستند این امم 
  • صد هزار آثار غیبی منتظر  ** کز عدم بیرون جهد با لطف و بر 
  • از تقاضای تو می‌گردد سرم  ** ای ببرده من به پیش آن کرم  4215
  • رغبت ما از تقاضای توست  ** جذبه‌ی حقست هر جا ره‌روست 
  • خاک بی‌بادی به بالا بر جهد  ** کشتی بی‌بحر پا در ره نهد 
  • پیش آب زندگانی کس نمرد  ** پیش آبت آب حیوانست درد 
  • آب حیوان قبله‌ی جان دوستان  ** ز آب باشد سبز و خندان بوستان 
  • مرگ آشامان ز عشقش زنده‌اند  ** دل ز جان و آب جان بر کنده‌اند  4220
  • آب عشق تو چو ما را دست داد  ** آب حیوان شد به پیش ما کساد