English    Türkçe    فارسی   

5
50-59

  • تا مبادا یاغیی آید دگر  ** می‌فشارد در جوال او خشک و تر  50
  • وقت تنگ و فرصت اندک او مخوف  ** در بغل زد هر چه زودتر بی‌وقوف 
  • لیک مومن ز اعتماد آن حیات  ** می‌کند غارت به مهل و با انات 
  • آمنست از فوت و از یاغی که او  ** می‌شناسد قهر شه را بر عدو 
  • آمنست از خواجه‌تاشان دگر  ** که بیایندش مزاحم صرفه‌بر  55
  • عدل شه را دید در ضبط حشم  ** که نیارد کرد کس بر کس ستم 
  • لاجرم نشتابد و ساکن بود  ** از فوات حظ خود آمن بود 
  • بس تانی دارد و صبر و شکیب  ** چشم‌سیر و مثرست و پاک‌جیب 
  • کین تانی پرتو رحمان بود  ** وان شتاب از هزه‌ی شیطان بود