English    Türkçe    فارسی   

5
501-510

  • در عجب درماند کین لغزش ز چیست  ** من نپندارم که این حالت تهیست 
  • تا بیامد آیت و آگاه کرد  ** کان ز چشم بد رسیدت وز نبرد 
  • گر بدی غیر تو در دم لا شدی  ** صید چشم و سخره‌ی افنا شدی 
  • لیک آمد عصمتی دامن‌کشان  ** وین که لغزیدی بد از بهر نشان 
  • عبرتی گیر اندر آن که کن نگاه  ** برگ خود عرضه مکن ای کم ز کاه  505
  • تفسیر و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم الایه 
  • یا رسول‌الله در آن نادی کسان  ** می‌زنند از چشم بد بر کرکسان 
  • از نظرشان کله‌ی شیر عرین  ** وا شکافد تا کند آن شیر انین 
  • بر شتر چشم افکند هم‌چون حمام  ** وانگهان بفرستد اندر پی غلام 
  • که برو از پیه این اشتر بخر  ** بیند اشتر را سقط او راه بر 
  • سر بریده از مرض آن اشتری  ** کو بتگ با اسب می‌کردی مری  510