English    Türkçe    فارسی   

5
517-526

  • حرص بط یکتاست این پنجاه تاست  ** حرص شهوت مار و منصب اژدهاست 
  • حرص بط از شهوت حلقست و فرج  ** در ریاست بیست چندانست درج 
  • از الوهیت زند در جاه لاف  ** طامع شرکت کجا باشد معاف 
  • زلت آدم ز اشکم بود و باه  ** وآن ابلیس از تکبر بود و جاه  520
  • لاجرم او زود استغفار کرد  ** وآن لعین از توبه استکبار کرد 
  • حرص حلق و فرج هم خود بدرگیست  ** لیک منصب نیست آن اشکستگیست 
  • بیخ و شاخ این ریاست را اگر  ** باز گویم دفتری باید دگر 
  • اسپ سرکش را عرب شیطانش خواند  ** نی ستوری را که در مرعی بماند 
  • شیطنت گردن کشی بد در لغت  ** مستحق لعنت آمد این صفت  525
  • این جهان محدود و آن خود بی حدست ** نقش و صورت پیش آن معنی سدست