English    Türkçe    فارسی   

5
613-622

  • چون شنید این پند در وی بنگریست  ** بعد از آن در نوحه آمد می‌گریست 
  • نوحه و گریه‌ی دراز دردمند  ** هر که آنجا بود بر گریه‌ش فکند 
  • وآنک می‌پرسید پر کندن ز چیست  ** بی‌جوابی شد پشیمان می‌گریست  615
  • کز فضولی من چرا پرسیدمش  ** او ز غم پر بود شورانیدمش 
  • می‌چکید از چشم تر بر خاک آب  ** اندر آن هر قطره مدرج صد جواب 
  • گریه‌ی با صدق بر جانها زند  ** تا که چرخ و عرش را گریان کند 
  • عقل و دلها بی‌گمان عرشی‌اند  ** در حجاب از نور عرشی می‌زیند 
  • در بیان آنک عقل و روح در آب و گل محبوس‌اند هم‌چون هاروت و ماروت در چاه بابل 
  • هم‌چو هاروت و چو ماروت آن دو پاک  ** بسته‌اند اینجا به چاه سهمناک  620
  • عالم سفلی و شهوانی درند  ** اندرین چه گشته‌اند از جرم‌بند 
  • سحر و ضد سحر را بی‌اختیار  ** زین دو آموزند نیکان و شرار