English    Türkçe    فارسی   

5
630-639

  • حرصهای رفته اندر کتم غیب  ** تاختن آورد سر بر زد ز جیب  630
  • موبه موی هر سگی دندان شده  ** وز برای حیله دم جنبان شده 
  • نیم زیرش حیله بالا آن غضب  ** چون ضعیف آتش که یابد او حطب 
  • شعله شعله می‌رسد از لامکان  ** می‌رود دود لهب تا آسمان 
  • صد چنین سگ اندرین تن خفته‌اند  ** چون شکاری نیستشان بنهفته‌اند 
  • یا چو بازانند و دیده دوخته  ** در حجاب از عشق صیدی سوخته  635
  • تا کله بردارد و بیند شکار  ** آنگهان سازد طواف کوهسار 
  • شهوت رنجور ساکن می‌بود  ** خاطر او سوی صحت می‌رود 
  • چون ببیند نان و سیب و خربزه  ** در مصاف آید مزه و خوف بزه 
  • گر بود صبار دیدن سود اوست  ** آن تهیج طبع سستش را نکوست