English    Türkçe    فارسی   

5
8-17

  • مدح تعریفست در تخریق حجاب  ** فارغست از شرح و تعریف آفتاب 
  • مادح خورشید مداح خودست  ** که دو چشمم روشن و نامرمدست 
  • ذم خورشید جهان ذم خودست  ** که دو چشمم کور و تاریک به دست  10
  • تو ببخشا بر کسی کاندر جهان  ** شد حسود آفتاب کامران 
  • تو اندش پوشید هیچ از دیده‌ها  ** وز طراوت دادن پوسیده‌ها 
  • یا ز نور بی‌حدش توانند کاست  ** یا به دفع جاه او توانند خاست 
  • هر کسی کو حاسد کیهان بود  ** آن حسد خود مرگ جاویدان بود 
  • قدر تو بگذشت از درک عقول  ** عقل اندر شرح تو شد بوالفضول  15
  • گر چه عاجز آمد این عقل از بیان  ** عاجزانه جنبشی باید در آن 
  • ان شیا کله لا یدرک  ** اعلموا ان کله لا یترک