English    Türkçe    فارسی   

5
927-936

  • صورتش را جنس می‌بینند انام  ** لیک از وی می‌نیابند آن مشام 
  • هم‌چو شیری در میان نقش گاو  ** دور می‌بینش ولی او را مکاو 
  • ور بکاوی ترک گاو تن بگو  ** که بدرد گاو را آن شیرخو 
  • طبع گاوی از سرت بیرون کند  ** خوی حیوانی ز حیوان بر کند  930
  • گاو باشی شیر گردی نزد او  ** گر تو با گاوی خوشی شیری مجو 
  • تفسیر انی اری سبع بقرات سمان یاکلهن سبع عجاف آن گاوان لاغر را خدا به صفت شیران گرسنه آفریده بود تا آن هفت گاو فربه را به اشتها می‌خوردند اگر چه آن خیالات صور گاوان در آینه‌ی خواب نمودند تو معنی بگیر 
  • آن عزیز مصر می‌دیدی به خواب  ** چونک چشم غیب را شد فتح باب 
  • هفت گاو فربه بس پروری  ** خوردشان آن هفت گاو لاغری 
  • در درون شیران بدند آن لاغران  ** ورنه گاوان را نبودندی خوران 
  • پس بشر آمد به صورت مرد کار  ** لیک در وی شیر پنهان مردخوار  935
  • مرد را خوش وا خورد فردش کند  ** صاف گردد دردش ار دردش کند