English    Türkçe    فارسی   

5
969-978

  • وان سر و فرق گش شعشع شده  ** وقت پیری ناخوش و اصلع شده 
  • وان قد صف در نازان چون سنان  ** گشته در پیری دو تا هم‌چون کمان  970
  • رنگ لاله گشته رنگ زعفران  ** زور شیرش گشته چون زهره‌ی زنان 
  • آنک مردی در بغل کردی به فن  ** می‌بگیرندش بغل وقت شدن 
  • این خود آثار غم و پژمردگیست  ** هر یکی زینها رسول مردگیست 
  • تفسیر اسفل سافلین الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات فلهم اجر غیر مومنون 
  • لیک گر باشد طبیبش نور حق  ** نیست از پیری و تب نقصان و دق 
  • سستی او هست چون سستی مست  ** که اندر آن سستیش رشک رستمست  975
  • گر بمیرد استخوانش غرق ذوق  ** ذره ذره‌ش در شعاع نور شوق 
  • وآنک آنش نیست باغ بی‌ثمر  ** که خزانش می‌کند زیر و زبر 
  • گل نماند خارها ماند سیاه  ** زرد و بی‌مغز آمده چون تل کاه