English    Türkçe    فارسی   

6
1248-1257

  • نه نیاز و نه جمالی بهر ناز  ** تو بتویش گنده مانند پیاز 
  • نه رهی ببریده او نه پای راه  ** نه تبش آن قحبه را نه سوز و آه 
  • قصه‌ی درویشی کی از آن خانه هرچه می‌خواست می‌گفت نیست 
  • سایلی آمد به سوی خانه‌ای  ** خشک نانه خواست یا تر نانه‌ای  1250
  • گفت صاحب‌خانه نان اینجا کجاست  ** خیره‌ای کی این دکان نانباست 
  • گفت باری اندکی پیهم بیاب  ** گفت آخر نیست دکان قصاب 
  • گفت پاره‌ی آرد ده ای کدخدا  ** گفت پنداری که هست این آسیا 
  • گفت باری آب ده از مکرعه  ** گفت آخر نیست جو یا مشرعه 
  • هر چه او درخواست از نان یا سبوس  ** چربکی می‌گفت و می‌کردش فسوس  1255
  • آن گدا در رفت و دامن بر کشید  ** اندر آن خانه بحسبت خواست رید 
  • گفت هی هی گفت تن زن ای دژم  ** تا درین ویرانه خود فارغ کنم