English    Türkçe    فارسی   

6
1283-1292

  • رنگ بر بسته ترا گلگون نکرد  ** شاخ بر بسته فن عرجون نکرد 
  • عاقبت چون چادر مرگت رسد  ** از رخت این عشرها اندر فتد 
  • چونک آید خیزخیزان رحیل  ** گم شود زان پس فنون قال و قیل  1285
  • عالم خاموشی آید پیش بیست  ** وای آنک در درون انسیش نیست 
  • صیقلی کن یک دو روزی سینه را  ** دفتر خود ساز آن آیینه را 
  • که ز سایه‌ی یوسف صاحب‌قران  ** شد زلیخای عجوز از سر جوان 
  • می‌شود مبدل به خورشید تموز  ** آن مزاح بارد برد العجوز 
  • می‌شود مبدل بسوز مریمی  ** شاخ لب خشکی به نخلی خرمی  1290
  • ای عجوزه چند کوشی با قضا  ** نقد جو اکنون رها کن ما مضی 
  • چون رخت را نیست در خوبی امید  ** خواه گلگونه نه و خواهی مداد 
  • حکایت آن رنجور کی طبیب درو اومید صحت ندید