English    Türkçe    فارسی   

6
1288-1297

  • که ز سایه‌ی یوسف صاحب‌قران  ** شد زلیخای عجوز از سر جوان 
  • می‌شود مبدل به خورشید تموز  ** آن مزاح بارد برد العجوز 
  • می‌شود مبدل بسوز مریمی  ** شاخ لب خشکی به نخلی خرمی  1290
  • ای عجوزه چند کوشی با قضا  ** نقد جو اکنون رها کن ما مضی 
  • چون رخت را نیست در خوبی امید  ** خواه گلگونه نه و خواهی مداد 
  • حکایت آن رنجور کی طبیب درو اومید صحت ندید 
  • آن یکی رنجور شد سوی طبیب  ** گفت نبضم را فرو بین ای لبیب 
  • که ز نبض آگه شوی بر حال دل  ** که رگ دستست با دل متصل 
  • چونک دل غیبست خواهی زو مثال  ** زو بجو که با دلستش اتصال  1295
  • باد پنهانست از چشم ای امین  ** در غبار و جنبش برگش ببین 
  • کز یمینست او وزان یا از شمال  ** جنبش برگت بگوید وصف حال