English    Türkçe    فارسی   

6
1321-1330

  • باز گرد و قصه‌ی رنجور گو  ** با طبیب آگه ستارخو 
  • نبض او بگرفت و واقف شد ز حال  ** که امید صحت او بد محال 
  • گفت هر چت دل بخواهد آن بکن  ** تا رود از جسمت این رنج کهن 
  • هرچه خواهد خاطر تو وا مگیر  ** تا نگردد صبر و پرهیزت زحیر 
  • صبر و پرهیز این مرض را دان زیان  ** هرچه خواهد دل در آرش در میان  1325
  • این چنین رنجور را گفت ای عمو  ** حق تعالی اعملوا ما شتم 
  • گفت رو هین خیر بادت جان عم  ** من تماشای لب جو می‌روم 
  • بر مراد دل همی‌گشت او بر آب  ** تا که صحت را بیابد فتح باب 
  • بر لب جو صوفیی بنشسته بود  ** دست و رو می‌شست و پاکی می‌فزود 
  • او قفااش دید چون تخییلیی  ** کرد او را آرزوی سیلیی  1330