English    Türkçe    فارسی   

6
1453-1462

  • قبله کردم من همه عمر از حول  ** آن خیالاتی که گم شد در اجل 
  • حسرت آن مردگان از مرگ نیست  ** زانست کاندر نقشها کردیم ایست 
  • ما ندیدیم این که آن نقش است و کف  ** کف ز دریا جنبد و یابد علف  1455
  • چونک بحر افکند کفها را به بر  ** تو بگورستان رو آن کفها نگر 
  • پس بگو کو جنبش و جولانتان  ** بحر افکندست در بحرانتان 
  • تا بگویندت به لب نی بل به حال  ** که ز دریا کن نه از ما این سال 
  • نقش چون کف کی بجنبد بی ز موج  ** خاک بی بادی کجا آید بر اوج 
  • چون غبار نقش دیدی باد بین  ** کف چو دیدی قلزم ایجاد بین  1460
  • هین ببین کز تو نظر آید به کار  ** باقیت شحمی و لحمی پود و تار 
  • شحم تو در شمعها نفزود تاب  ** لحم تو مخمور را نامد کباب