English    Türkçe    فارسی   

6
1528-1537

  • مثنوی ما دکان وحدتست  ** غیر واحد هرچه بینی آن بتست 
  • بت ستودن بهر دام عامه را  ** هم‌چنان دان کالغرانیق العلی 
  • خواندش در سوره‌ی والنجم زود  ** لیک آن فتنه بد از سوره نبود  1530
  • جمله کفار آن زمان ساجد شدند  ** هم سری بود آنک سر بر در زدند 
  • بعد ازین حرفیست پیچاپیچ و دور  ** با سلیمان باش و دیوان را مشور 
  • هین حدیث صوفی و قاضی بیار  ** وان ستمکار ضعیف زار زار 
  • گفت قاضی ثبت العرش ای پسر  ** تا برو نقشی کنم از خیر و شر 
  • کو زننده کو محل انتقام  ** این خیالی گشته است اندر سقام  1535
  • شرع بهر زندگان و اغنیاست  ** شرع بر اصحاب گورستان کجاست 
  • آن گروهی کز فقیری بی‌سرند  ** صد جهت زان مردگان فانی‌تراند